حدیث امام زمانے
[ ] [ مرتضی حاجیوند قالبی ]
[ ۰نظر ]
چو بیایی دهمت جان چو نیایی کشدم غم//من که بایست بمیرم چه بیایی چه نیایی
-------------------------------------------
ای پیرترین جوان تاریخ بیا...
-------------------------------------------
آمد بهار و حیف که ما را بهار نیست
وین جرعه ها به کام دلم خوش گوار نیست
گفتم بهار آمد و پر شد جهان ز گل
دیدم که یار نامد و گفتم بهار نیست . . .
دیگرشده ام دچار وسواس”بیا” !
بد جور به عصرجمعه حساس”بیا” !
گفتی به عموی خود ارادت داری !
این بارقسم به دست عباس “بیا” .
(اللهم عجل لولیک الفرج)
صلوات