یمانی
یمانی
نهضت یمنیها به فرماندهی شخصی که در روایات از وی با عنوان«یمانی» نام برده شده، یکی از رخدادهای مهم و تأثیرگذار هنگام ظهور است. این نهضت ـ که در روایات، یکی از نشانهها و علائم حتمی ظهور یاد شده، بیش از همه مورد ستایش و تأکید قرار گرفته است. این موضوع، از جهات مختلفی نظیر رهبری نهضت، زمان قیام، مکان قیام، ملیت یمانی، خصوصیات شخصی یمانی، اهداف قیام، ویژگیهای قیام و… قابل بررسی است. در این نوشتار، نگارنده کوشیده است با نگرش روایی به این بحث، ابعاد مختلف این موضوع را از منظر روایات، مورد توجه قرار دهند. مسألة قیام یمانی در آستانة ظهور حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف از نظر منبع شناسی، فقط در منابع روایی شیعی منعکس شده و در مجامع روایی اهل سنت مطرح نگردیده است. روایات موجود در منابع شیعی، وی را از جهات مختلفی توصیف کرده است. این روایات، اصل قیام یمانی را در هنگامة ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف، یک امر قطعی و مسلم میداند و تعداد این روایات نیز در حد استفاضه نقل شده است.
بر اساس تتبع نگارنده، در مجامع حدیثی شیعه بیش از 45 روایت در این رابطه نقل شده که از این مجموع، تعداد روایاتی که بدون تکرار در مصادر اولیه نقل شده، حدود شانزده روایت است؛ از این رو، در یک تقسیمبندی کلی، موضوعات مطرح شده در این روایات را در چند محور، میتوان مورد توجه قرارداد:
1- مشخصات فردی: در روایات، هویت فردی و خصوصیات اسمی و نسبی این شخصیت، چندان شفاف بیان نشده است. در اینباره، فقط دو روایت وجود دارد که وی را با نام حسن یا حسین از منطقة صنعا در یمن، معرفی کرده است:
نخست، روایتی است که در کتاب بشارة الاسلام نقل شده است. در این روایت، از یمانی، با نام «حسین» یا «حسن» یاد شده است. در این روایت، آمده است:
فرمانروایی از صنعای یمن به نام حسین یا حسن قیام خواهد کرد. در پرتو قیام او که خجسته و طاهر است، فتنهها از میان میرود و حق پس از پنهان شدن، آشکار میشود
(کاظمی، بیتا: ص187)
روایت دوم نیز در کتاب بشارة الاسلام، از امام صادق علیه السلام نقل شده است. در این روایت که به نسب یمانی اشاره دارد، آمده است: «…خروج مردی از فرزندان عمویم زید در یمن».
(همان)
آنچه که در کتابهای متأخران دربارة مشخصات اسمی یا نسبی یمانی ذکر شده نیز مبتنی بر همین دو روایت است. نویسنده کتاب عصر ظهور، با اشاره به روایت اول میگوید: «در بخشی از روایات، وارد شده است که او از یمن و از یک آبادی به نام «کرعه» خروج میکند». وی گفته است که بعید نیست این شخص همان یمانی باشد که قبل از قیام حضرت خروج میکند
(کورانی، همان: ص159)
آیت الله صافی گلپایگانی نیز در منتخب الاثر معتقد است وی از یمن خروج میکند: «یمانی مردی است که مردم را به سوی مهدی علیه السلام فرا میخواند و از یمن خروج میکند»
(صافی گلپایگانی، 1421: ج2، ص563)
به نظر میرسد دلالت این دو روایت بر اثبات مطلب، قابل تأمل است؛ زیرا ظاهر این دو روایت دلالت روشنی ندارد که یمانی در اینجا همان یمانی مورد نظر در باب علایم ظهورباشد؛ چون در هیچ یک از این دو روایت، صحبت از خروج هنگام ظهور یا نزدیک به ظهور، مطرح نیست؛ لذا این احتمال وجود دارد که مراد از یمانی در این دو روایت، یمانی معهود در عصر راوی باشد. بنابراین دربارة شناسنامة اسمی و نسبی «یمانی»، به سبب عدم شفافیت مسأله در روایات، نمیتوان قضاوت قطعی کرد.
2- ملیت یمانی:
اما درباره ملیت یمانی و اینکه اهل کجا است و از چه منطقهای قیام خواهد کرد، آنچه در روایات آمده، این است که وی از منطقة «یمن» خروج خواهد کرد. اما اینکه آیا مراد از «یمن»، کشور یمن فعلی است که مرکز آن «صنعا» است یا اینکه منطقة گسترده و وسیعتری را شامل میشود، باید گفت که روایات در اینباره نیز صراحت ندارد؛ ولی باتوجه به اینکه در روایات، از اهل یمن به دلیل نقش با اهمیت آنان در زمینه سازی ظهور و یاری حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف، تجلیل و ستایش شده است، این احتمال، بیشتر تقویت میشود که وی از اهل یمن فعلی باشد. افزون بر اینکه هیچ قرینهای وجود ندارد که اصطلاح «یمنی» در گذشته دارای قلمرو بیشتر از یمن فعلی بوده باشد.
3- خروج یمانی، از علائم ظهور:
در بعضی از روایات، تصریح شده است، خروج یمانی، یکی از علایم ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ مانند روایتی که عمر بن حنظله از امام صادق علیه السلام چنین نقل میکند: «پیش از قیام حضرت مهدی علیه السلام، پنج چیز به عنوان علامت و نشانه رخ خواهد داد: «ندای آسمانی، سفیانی، واقعه خسف بیدا و خروج یمانی و کشته شدن نفس زکیه»
(صدوق، بیتا: ص649؛ همو، بیتا: ص304)
در حدیث دیگر محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل میکند که فرمود:
از نشانههای خروج وی، خروج سفیانی از شام و یمانی از یمن و شنیده شدن صدا از آسمان در ماه رمضان است که ایشان را با نام خود و نام پدرش از آسمان فریاد میزند
(کاظمی، همان: ص100)
4- حتمی بودن خروج یمانی:
مسألة دیگر دربارة یمانی حتمی بودن قیام وی در آستانة ظهور است. در روایات، بر محتوم بودن خروج وی، تصریح کرده است:
الف. امیر المؤمنین علیه السلام میفرماید: «از اموری که حتما اتفاق میافتد قبل از قیام قائم علیه السلام، خروج سفیانی، خسف بیدا، کشته شدن نفس زکیه، شنیده شدن صدای آسمانی و خروج یمانی است»
(نعمانی، همان: ص252)
ب. عبد الله بن سنان از امام صادق علیه السلام نقل میکند که حضرت فرمود: «شنیده شدن صدای آسمانی و خروج سفیانی و یمانی و… امری حتمی است»
(مفید، همان: ص336)
5- زمان قیام یمانی:
در روایات، قیام یمانی همزمان قیام خراسانی و خروج سفیانی در آستانه ظهور، بیان شده است. خروج این دو (خراسانی و یمانی) در جهت دعوت به حق و به سوی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سفیانی در جهت مقابله با قیام حضرت، در یک سال و یکماه و یک روز عنوان شده است که اکنون به چند نمونه از این روایات اشاره میکنیم:
الف. ابو بصیر از امام باقر علیه السلام در حدیثی مفصل نقل میکند که حضرت فرمود: «خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز اتفاق میافتد؛ به صورت پی در پی یکی به دنبال دیگری رخ میدهد».
(نعمانی، همان: ص253)
ب. امام صادق علیه السلام نیز درباره همزمانی و رقابت یمانی با سفیانی میفرماید: «قیام این دو شخص یکی در جبهه حق و دیگری در جبهه باطل در تقابل و رقابت با هم قرار دارد؛ همانند رقابت دو اسب تیزرو»
(نعمانی، همان: ص253)
ج. در روایت عمر بن حنظله از امام صادق علیه السلام، حضرت میفرماید: «پنج علامت و نشانه قبل از خروج حضرت مهدی علیه السلام رخ خواهند داد: صدای آسمانی، خروج سفیانی، بلعیده شدن گروهی در سرزمین بیداء، خروج یمانی و کشته شدن نفس زکیه» (طوسی، همان: ص436)
د. امام صادق علیه السلام در روایت دیگر با اندک تفاوتی میفرماید: «پنج چیز نشانه قیام قائم علیه السلام است: خروج یمانی و سفیانی و صدای آسمانی و واقعة خسف بیدا و قتل نفس زکیه»
(صدوق، بیتا: ص244)
باید توجه داشت که در این روایات، ضمن تأکید بر اینکه خروج یمانی از علائم قیام حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود، محل خروج یمانی را نیز «یمن» بیان کرده است که موید احتمال «یمنی» بودن وی میباشد، همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد؛ زیرا ظاهر کلام حضرت (الیمانی من الیمن) در روایت اخیر و تعبیر (خروج الیمانی من الیمن) در روایت نخست به قرینه جملة (خروج السفیانی من الشام) که قبل از آن مطرح شده، این است که حضرت محل خروج وی را «یمن» معرفی کرده است.
ه. در جای دیگر نیز امام صادق علیه السلام میفرماید: «سه شخص: خراسانی، سفیانی و یمانی در یکسال و یکماه و یک روز خروج میکنند»
(مفید، همان: ج2، ص446)
و. در روایت یعقوب سراج از امام صادق علیه السلام نیز آمده است:
خدمت حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: چه وقت فرج و گشایش شیعیان شما فرا میرسد؟ فرمود: زمانی که بین فرزندان عباس اختلاف و نزاع رخ دهد و حکومتش سست شود و کسانی که گمان نمیرود بر آنان هجوم آورد و حکام عرب از جایگاه خود به زیر آورده شود و هر صاحب ادعایی تلاش خود را بنماید و سفیانی خارج شود و یمانی قیام کند و حسنی به پا خیزد. آنگاه صاحب الامر علیه السلام از مدینه به سمت مکه حرکت کند در حالی که میراث پیامبر صلی الله علیه و آله را با خود دارد
(نعمانی، همان: ص27)
در این روایت نیز خروج یمانی، همانند خروج سفیانی و حرکت سید حسنی که شاید مراد همان سید خراسانی مذکور در روایات باشد، اندکی قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام یا متصل به آن، ذکر شده است. خود تعبیر «واقبل الیمانی» در این روایت، بیانگر اقدامات تمهیدی و زمینه ساز جناب یمانی در جهت استقبال از حضور حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف، میباشد.
6- اهداف و ویژگیهای قیام یمانی:
میان شخصیتهای مؤثر در زمینه سازی و قیام برای دفاع و حمایت از حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف، هیچ شخصیتی همانند یمانی و قیام او در روایات، مورد تجلیل و عنایت قرار نگرفته است. قیام یمانی از جهت قداست هدف و خلوص انگیزه و دعوت به سوی حق از سوی ائمه علیه السلام بیش از دیگران، مورد تأیید و تکریم خاص قرار گرفته است:
الف. امام صادق علیه السلام در توصیف قیام یمانی میفرماید: «هیچ پرچمی و حرکتی در هنگامه ظهور، رشد یافتهتر از حرکت یمانی نیست. او مردم را به سوی حق هدایت و راهنمایی میکند»
(طوسی، همان: ص446)
ب. در روایت ابی بصیر از امام صادق علیه السلام نیز آمده است:
در میان پرچمهای برافراشته شده هیچ پرچمی مثل پرچم یمانی هدایت بخش نیست. پرچم وی هدایت است، چون وی مردم را به سوی صاحب شما دعوت میکند، پس هنگامی که یمانی قیام کرد، فروش سلاح بر مردم حرام خواهد بود. در آن هنگام باید به سوی وی شتافته شود چون او پرچمدار هدایت است. بر هیچ مسلمانی روا نیست که از وی روی بگرداند وگرنه اهل آتش خواهد بود چون او به سوی حق و راه مستقیم فرا میخواند
(نعمانی، همان: ص253)
تعابیر و فرازهای به کار رفته در این حدیث شریف، گویای درخشش شخصیت ممتاز یمانی هنگام ظهور و صحت قیام و انقلاب وی است. جالب این است که این توصیفات درباره یمانی که وی را شخصی مورد تأیید و لازم الاتباع معرفی کرده، بعد از قراردادن آن در کنار سید خراسانی در صدر روایت بوده است؛ یعنی بعد از اینکه قیام یمانی را با قیام خراسانی همزمان ذکر نموده، فرازهای ذیل روایت در مقام تجلیل از شخصیت منحصر به فرد وی و تأیید کامل قیام او، با تأکید مکرر بیان شده است که قیام یمانی را از نظر خلوص انگیزه و صداقت در اهداف، از دیگران متمایز میکند.
در این رابطه توجه به دو نکتة مهم، ضروری است:
نکتة اول، تأیید محکم روایات، بر حقانیت قیام یمانی و امضای کامل جنبش یمانی است؛ نظیر آنچه در فقرات «لیس فی الرایات أهدی من رایة الیمانی»، «هی رایة هدی»، «فإن رایته رایة الحق»، «یهدی إلی الحق و إلی طریق مستقیم»، «لأنه یدعوا إلی صاحبکم» و… مشاهده میشود. در این فقرات، کلمه «هدی» که مطلق ذکر شده و نیز تعبیر «أهدی»، گویای مشروعیت کامل این قیام است. نیز تعابیری که در جهت تعلیل انگیزههای قیام یمانی به کار رفته، وجه حقانیت وی را در دعوت به سوی حق و امام زمان علیه السلام بیان کرده است.
نکتة دوم، وجوب حمایت از قیام یمانی است؛ چنانکه در روایت قبل، امام صادق علیه السلام مردم را به پیوستن و همراهی وی مکلف کرده است و مخالفت و پشت کردن با او را نه تنها حرام، بلکه مستلزم کفر و شقاوت دانسته و اهل آتش شدن اعلام کرده است؛ چنانکه پیشتر اشاره شد.
علاوه بر حرمت مخالفت فکری با وی، مخالفت عملی و عدم اطاعت از وی را در ممنوع بودن فروش اسلحه نیز یاد آور شده است که همه اینها بیانگر اهمیت و نقش برجسته حرکت انقلابی یمانی در مقایسه با دیگران در آستانة ظهور حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف و هجوم فتنهها در آن عصر و زمان است.
اما اینکه چرا در روایات نهضت یمانی، هدایت بخشتر از دیگران توصیف شده و وجه برجستگی و استقامت پرچم وی میان دیگر پرچمها و قیامها چیست، پرسشی است که با تأمل در روایات قبل، میتوان پاسخ آن را به دست آورد.
در اینباره، نویسندة کتاب عصرظهور، چند وجه را یاد آور شده است که توجه به آن، حائز اهمیت است:
وجه اول اینکه سیستم رهبری سیاسی در یمن، از جهت سادگی و قاطعیت، نزدیکتر به اسلام و دستورات مربوط به توسعه و گسترش اسلام و الزامات آن است
.
وجه دوم اینکه ممکن است این امتیاز، به سبب وجود نیروهای مطیع، مخلص و تسخیرناپذیر در سپاه یمانی باشد.
وجه سوم اینکه ممکن است عدم پایبندی و عدم تعهد به عناوین ثانوی و معاهدات بین المللی حرکت یمانی، موجب برتری نهضت وی در آن شرایط باشد؛ برخلاف نهضت خراسانی از ایران که با توجه به سابقة سیاسی و تعهدات متقابل با نظامهای بین المللی، در چنین وضعیتی قرار ندارد.
وجه چهارم اینکه قیام یمانی به دلیل اینکه به دیدار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نائل شده و مستقیماً از رهنمودهای امام علیه السلام بر خوردار است، خالصتر و مطمئنتر از قیامهای دیگر است
(کورانی، همان: ص159)
نویسنده عصر ظهور در نهایت، وجه اخیر را ترجیح میدهد؛ ولی دلیلی وجود ندارد که جناب یمانی در خروجش مستقیما از حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف دستور بگیرد یا اینکه شخصاً با حضرت دیدار داشته باشد؛ بنابراین در توجیه و تحلیل برتری و هدایت بخشی قیام یمانی، وجه اول و وجه سوم مناسبتر به نظر میرسد.